{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی کاهنده، عضله در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی کاهنده، عضلهای که منقبض شود, معنی کاهنده، عضلهای که منقبض شود, معنی lاijbi، uqgiاd li kjrfq amb, معنی اصطلاح کاهنده، عضلهای که منقبض شود, معادل کاهنده، عضلهای که منقبض شود, کاهنده، عضلهای که منقبض شود چی میشه؟, کاهنده، عضلهای که منقبض شود یعنی چی؟, کاهنده، عضلهای که منقبض شود synonym, کاهنده، عضلهای که منقبض شود definition,
معنی bad, ترجمه bad به فارسی, معنی possessor, ترجمه possessor به فارسی, معنی دوغاب, ترجمه دوغاب به انگلیسی, معنی تجزیه زیستی سمی, ترجمه تجزیه زیستی سمی به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی